4/07/2006
از پارسال چیزی ننوشته بودم آخه گرفتار بودیم!! اولا که سال نو همتون مبارک من که موقع سال تحویل خواب بودم و سبزی پلو با ماهی هم نخوردم. ولی در عوضش کلی خوابهای رنگی دیدم .این مدت که ننوشتم کلی چیزا اتفاق افتاد که اونایی که مربوط به خودمه رو اینجا مینویسم.
یه چند روزی شیر مامان کم شده بود و من شکمو سیر نمیشدم واسه همین چهار روز بهم شیر کمکی!! دادند.

من شروع کردم یه سری صدا های عجیب و غریب از خودم در می یارم. اینجا دارم سخنرانی میکنم
اتفاق بزرگی که تو این چند روز به وقوع پیوست روزجمعه 31 مارج بود که من در یک کلاهبرداری همراه بابا و مامانم شرکت کردم.
برای اولین بار به مسافرت راه دوووووور رفتم. رفتیم زوریخ آخه آقای کلاهبرداره اونجا بود.

برای اولین بار به مسافرت راه دوووووور رفتم. رفتیم زوریخ آخه آقای کلاهبرداره اونجا بود.

خب بابا مامان منوبردن زوریخ پیش دکتر " محمد شمس" ختنه کردن. ختنه هم یه جور کلاهبرداریه دیگه!!!! :))
این عکس رو قبل از کلاهبرداری گرفته ام. اگر شما بالای 18 سال سن دارید روش کلیک کنید و کامل ببینید وگرنه توصیه میکنم این کار رو نکنید. بعدا من هیچ مسئولیتی رو قبول نمیکنم.!!
عکس بعد از کلاهبرداری رو هم براتون میزارم اینجا!!! ببینید!!
